بخش هایی از سخنان ” گیورگوس مارینوس”عضو هیئت سیاسی حزب کمونیست یونان در تله کنفرانس ” اقدام کمونیستی اروپا”

در بارۀ مبارزۀ کمونیست ها علیه اتحادیه اروپا، اقتصاد جنگی آن و شرکت دوات های بورژوازی در جنگ های امپریالیستی!…

روز یکشنبه ۱۶فوریه سال جاری،کنفرانس ویدئویی “اقدام کمونیستی اروپا”در بارۀ موضوع ” سه سال جنگ امپریالیستی در اوکراین مبارزه کمونیست ها علیه اتحاد اروپا، اقتصاد جنگی آن و شرکت دولت های بورژوازی در جنگ های امپریالیستی” برگزار شد.

از طرف حزب کمونیست یونان ” گیورگوس مارینوس” عضو هینت سیاسی حزب طی سخنان گفت:

رفقای گرامی!

در سرتاسر جهان رقابت های شدیدی مابین منوپول ها و کشورهای سرمایه داری برای پیشبرد اهداف استراتژیک استثمارگران در جنگ های امپریالیستی در اوکراین و خاور نزدیک، در بیش از ۵۰ مناقشۀ جهان آشکار است. و این در شرایط تشدید سرکوب و تضییقات علیه طبقۀ کارگر و خلق ها، علیه میلیون ها مهاجر و آواره جنگی ،صورت می گیرد. سرمایه داری مرز رشد تاریخی خود را پشت سر گذاشته است، و اکنون هرچه بیشتر خطرناکی می گردد. وظیفه بزرگی در مقابل طبقه کارگر، توده های مردم قرار گرفته است. نفرت و خشم باید در جهت از بین بردن منشأ این بی عدالتی باشد، در جهت تشدید مبارزه برای سرنگونی منوپل ها، در جهت هموار ساختن  راه برای جامعه نوین سوسیالیستی – کمونیستی، که زحمتکشان بتوانند در صلح زندگی کنند، بدون استثمار و ثروت های تولید شده به وسیله آنان در حاکمیت خودشان قرار گیرد، که بتوانند نیازهای خود را تأمین کنند.
مسئله کلیدی در این جا، مبارزۀ ایدئولوژیک – سیاسی و مبارزات توده ای کمونست ها است که همیشه علیه بورژوازی در همه کشورها مبارزه کرده و می کنند، علیه اتحادهای امپریالیستی، احزاب سرمایه ، اپورتونیسم و انواع مداحان سرمایه.

رفقای گرامی!

جنگ در اوکراین سومین سال را پشت سر میگذارد و خونریزی همچنان ادامه دارد. صدها هزار نفر کشته و زخمی شده و همراه با زیان های هنگفت مادی [و تخریب زیر ساخت های اقتصادی]. ضد انقلاب در شوروی [سابق] و احیای دوباره سرمایه داری ، عواقب تراژیک به همراه آورد. دو خلق که هفتاد سال  در اتحاد شوروی سوسیالیستی با هم زندگی می کردند و کشور نوین سوسیالیستی را بر پا کرده بودند و به دستاوردهای بزرگی نائل شده بودند، مانع خرابکاری امپریالیست ها گردیده بود، با اعجوبه فاشیسم که به سرزمین شوراها حمله کرده بود، مبارزه کردند وبر نازیسم آلمان و متحدانش پیروز شده بودند، امروزه در مقابل هم قرار گرفته و همدیگر را می کشند.

جنگ ها بین آمریکا و ناتو، اتحادیه اروپا با ( به حمایت از بورژوازی اوکراین) از یک طرف، و روسیه سرمایه داری و متحدان آن ، از طرف دیگر ، جزیی از رقابت امپریالیسم برای کنترل بر اوکراین و مناطق و سیعتر، بازار و منابع طبیعی ، انرژی و راه های ترانسپورتی است.این جنگ را بورژوازی  در تضاد با منافع خلق ها به پیش می برد. این جنگ از هر دو طرف  ماهیت امپریالیستی دارد. بهانه های شروع و ادامه  این جنگ از طرف جبهه ناتو، که گویا این جنگ نتیجه تقابل نیروهای ” دمکراتیک “و “رژیم خودکامه” دروغ و فریبی بیش نیست. و همچنین بهانه بورژوازی روسیه تحت عنوان ” جنگ ضد فاشیسم”.

اما به اصطلاح “پلاتفرم جهان ضد امپریالیستی” و برخی نیروهای دیگر، با مطرح کردن افسانه ضد فاشیسم ماهیت  این جنگ  امپریالیستی را پنهان می کنند. و تلاش می کنند اشغالگری روسیه را در اوکراین توجیه کنند.آنها این فاکت ها را پنهان می کنند، که مبارزه با فاشیسم کار توده های مردم است و این در ارتباط با مبارزه در راه سرنگونی سرمایه داری است که تولید کننده و تغذیه کننده فاشیسم است. و این نمی تواند بهانه ای برای حمایت از دولت بورژوازی تحت لوای به اصطلاح “جبهه ضد امپریالیستی” باشد. این نیروها ، ماهیت طبقاتی کشورهای نیرومند سرمایه داری را تحریف می کنند.آن ها کشورهای همچون روسیه و چین را یا به اصطلاح کشورهای مترقی آمریکای لاتین و کشورهای عضو بریکس را جزو”نیرو های ضد امپریالیستی ” می دانند، که گویا تلاش دارند” مناسبات جهانی مابین دولت ها را ” سالم سازی کنند. هر کس میتواند بفهمد که دولت های مختلف سرمایه داری همچون پادشاه و ولیعهد عربستان و امارات متحده چه ” ضد امپریالیستی”می توانند باشند.اما واضح است که این مواضع کاری با سرمایه داری ندارد. سمت گیری این افکار در جهت  این است که مردم را تشویق به انتخاب یکی از این اتحاد های امپریالیستی کنند.

با در نظر گرفتن معیار طبقاتی ، ” اقدام کمونیستی اروپایی” علیه جنگ های امپریالیستی است و در سمت درست تاریخ قرار دارد، از منافع خلق ها دفاع می کند و همبستگی انترناسیونالیستی را تبلیغ می کند. سهم مهم در فعالیت ما همانا ابتکار حزب کمونیست یونان، حزب کمونیست اسپانیا، حزب کمونیست ترکیه و حزب کمونیست مکزیکبود، که فوراً پس از آغاز جنگ در اوکرائین، در ۲۲ فوریه ۲۰۲۲ در بیانیه مشترکی که از طرف ۴۰ حزب کمونیست و سازمان های کمونیستی جوانان حمایت گردید، این جنگ را محکوم کرد. این بیانیه دلایل جنگ و ماهیت امپریالیستی آن را آشکار ساخت و بنیانی شد برای رشد مبارزات  عقیدتی – سیاسی.

در هر مناقشه نظامی و منطقه هایی که  عملیات نظامی در آن جریان دارد، رقابت های اقتصادی، تکنولوژی و نظامی ما بین آمریکا و چین بخاطر رهبری سیستم سرمایه داری مشاهده  می گردد. در چارچوب همین رقابت های شدید، تهدید های دستگاه اداری ترامپ در مورد افزایش هزینه های گمرکی، مسئله جزیره گرینلند، به خاطر منابع طبیعی آن، کنترل کانال پاناما که یک مسیر استراتژیک کشتیرانی است که اقیانوس اطلس را با اقیانوس آرام پیوند می دهد، جای می گیرد. جستجو و استخراج ثروت های طبیعی، راه های ترانسپورتی آن ، فلزات معدنی کم یاب، رقابت برای تسلط در عرصه هوش مصنوعی و تکنولوژی نوین، موجب رویارویی و ایجاد زمینه برای پیدایش نقاط داغ جدیدی می گردد، همچون مناطقی مانند دریای خزر، قفقاز، در بالکان، در شرق و جنوب دریای چین ،در آفریقا و مناطق دیگر.

تضاد های درونی در داخل هر دو اتحاد و ما بین بخش های دیگر بورژوازی در دولت های  دیگر در حال افزایش است. زیرا موضوع  رویارویی سود سرمایه و تحکیم منوپول ها است. این رویاروی ها  و تضادها ما بین آمریکا و دولت های عضو  اتحاد یه اروپا ، مابین دو قیاس عضو اتحادیه اروپا رقابت و همچنین  تضاد در بلوک یورو آسیا، مثلاً ما بین چین و هند ، مشهود است.

خلق ها در قبال باز تقسیم جهان قرار گرفته اند، که هیچ گاه از طریق مسالمت آمیز صورت نمی گیرد. اما توهمات سوسیال دموکرات ها و اپورتونیست ها در بارۀ “جهان چند قطبی”صلح آمیز در چارچوب سازش های شکننده، چیزی بیش از سردرگمی نیست. هر گونه توافق و سازش در چارچوب دنیای سرمایه داری با تپانچه بر شقیقه خلق ها آغازی است برای رقابت های جدید مناقشات و جنگ – تمام جبهه ها ی جنگ این واقعیت را ثابت می کند: در یوگسلاوی  سابق ، در اوکراین و در مناطق دیگر، پس از کشتار در فلسطین، نسل کشی در غزه آتش بس شکننده، آمریکا و اسرائیل در سدد آن هستند که به طور سیستماتیک نقشه بیرون راندن فلسطینی ها را از سرزمین خویش ، پیش ببرند تا منو پول های آمریکایی و اسرائیلی  بتوانند منطقه را غارت کنند.

جنگ در اوکراین ، در خاورمیانه و دیگر مناطق ، رکورد اقتصادی آلمان و کل اروپا ، بحران سرمایه داری و نیازهای منوپول ها موجب پیش گرفتن استراتژی گذار اقتصادی به ریل نظامی گردیده است، که تمامی  کشورهای اتحاد اروپا را در بر می گیرد و چارچوب رشد اقتصادی آن ها را تعیین می کند. رژیم اقتصاد جنگی – این انتخاب اتحاد اروپا است که از یک طرف امکان می دهد خود را با رقابت ها در عرصه انرژی، تجارت و تکنولوژی دمساز کند و از طرف آمادگی برای جنگ های امپریالیستی در مقیاس بزرگ را تدارک ببیند و همچنین در جستجوی راه حل مشکل تزریق سرمایه باشد که همچنان در رکود است.هر چند که در سال های اخیر شرکت های  مالی در به اصطلاح اقتصاد سبز و دیجیتالی سرمایه گذاری کرده اند و میلیاردها سود بدست آورده اند.

هزینه نظامی کشور های  عضو اتحادیه اروپا به بیش از ۳۲۶ میلیارد یورو رسیده است که این رقم ۳۰ درصد نسبت به سال های ۲۰۲۴- ۲۰۲۱ بیشتر است. ۱۱۸ میلیارد یورو در ظرف دو سال به جنگ اوکراین اختصاص داده شد. اما از طرف دیگر حقوق بازنشستگان در سطح پایین قرار دارد و کمک هزینه های خدمات اجتماعی ، کاهش یافته است.

در شرایط تشدید جنگ های امپریالیستی و افزایش تضاد های  امپریالیستی ، وظایف نوینی در برابر فعالیت های کمونیستی، کارگری و جنبش های مردمی  در هر کشوری قرار می گیرد.

ضروری است که ما آمادگی کامل برای مقابله با این شرایط را داشته باشیم و بتوانیم جنبش مقاومت را در سطحی بالا علیه استراتژی های سرمایۀ اروپا،علیه سیاست های ضد مردمی دولت ها و عواقب آن، پیش ببریم. موضع قاطعانه کمونیست ها می تواند مزاحم تلاش بورژوازی در جهت به بازی گرفتن زحمتکشان و استفاده از آن ها برای میدان های جنگ شود.

طبقه های بورژوا، دولت ها و احزاب سرمایه، دوباره از کارت ” وحدت ملی” ،” منافع ملی” برای به بازی گرفتن استثمار شوندگان استفاده  می کنند و تلاش می کنند آن ها در جهت منافع استثمار کنندگان  محلی و متحدان بین المللی آن ها، به کار گیرند. سرکوب و فشار علیه کمونیست ها و نیروهای مترقی شدت یافته است و در آینده این سرکوب ها بیشتر خواهد شد.به همین دلیل احزاب ” اقدام کمونیستی اروپا” باید از هر لحاظ خود را برای این وضعیت آماده کند، ارتباط با طبقه کارگر، اقشار مختلف مردم و جوانان را تحکیم بخشد.

ما باید قاطعانه و مصرانه برای توده های مردم توضیح دهیم که چرا به بورژوازی ، دولت آن و احزاب آن نباید اعتماد کرد.و در جهت سرنگونی بورژوازی ، برقراری سوسیالیسم  و اجتماعی کردن ابزار تولیدی مبارزه کرد.

برگردان: ر. ح. بازیار