کودک‌همسری، تغییر عرف یا قانون؟

دقیقا قانون‌گذاران منتظر چه مقدار آگاهی و فرهنگ‌سازی هستند که سن‌ قانونی ازدواج دختران را به شانزده سال برسانند؟ چگونه می‌توان برای پدران بی‌سواد روستایی استدلال آورد که ازدواج دخترکان سیزده ساله نادرست است وقتی علمای حوزه علمیه، قضات و کارکنان دولت، ازدواج دختران بالای نه‌ سال را بی‌اشکال می‌دانند و به راحتی جواز آن را صادر می‌کنند؟….

فاطمه موسوی ویایه- عضو گروه مطالعات زنان- بهمن ۱۴۰۳

● بنا بر تعریف کنوانسیون حقوق کودک، منظور از ازدواج کودکان، ازدواج افراد زیر هجده سال است. اما در قوانین ایران، کودک به فرد نابالغ گفته می‌شود و سن قانونی ازدواج دختران سیزده سال است، ازدواج در سن پایین‌تر نیز با حکم دادگاه ممکن است. کودک‌همسری یکی از زمینه‌های اصلی قربانی شدن زنان در خشونت خانگی است.

● در خبرها آمده که خانم بهروزآذر، معاون رئیس‌جمهور در امور زنان و خانواده، حین بازدید از مرکز پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی خوزستان درباره کودک‌همسری گفته است: «متاسفانه این پدیده در چند استان کشور به دلیل وجود خرده‌فرهنگ‌هایی مشاهده می‌شود. حل این مسئله از تهران امکان‌پذیر نیست، بلکه باید با کمک فعالان اجتماعی بومی هر منطقه و از طریق گفت‌وگو، آگاه‌سازی و تعامل فرهنگی انجام شود.» سخن ایشان درست است که به فرهنگ‌سازی از طریق فعالان اجتماعی و نهادهای مدنی نیاز است، اما متاسفانه این سخن درست، پوچ و بی‌ارزش است.

● در سیاستگذاری اجتماعی به سه شیوه می‌توان یک رفتار اجتماعی را تغییر داد: تصویب قوانین بازدارنده، بازاریابی اجتماعی و آموزش (مدرسه، رسانه و سمن‌ها). بازاریابی اجتماعی در ایران وجود ندارد. دولت خود بزرگ‌ترین مانع آموزش و فرهنگ‌سازی در کاهش کودک‌همسری است. از یک‌سو فعالان حقوق زنان که مخالفان کودک‌همسری هستند را سرکوب می‌کند و با بدبینی و امنیتی دانستن فعالیت نهادهای مدنی و سمن‌ها در مناطق قومی، امکان تاثیرگذاری آنها را به صفر رسانده. در مدرسه و رسانه نیز به طور ضمنی ازدواج نوجوانان تشویق می‌شود شاهدش اینکه گاه‌به‌گاه از متن کتاب‌های درسی و بیانات مدیران آموزش و پرورش تا برنامه تلویزیونی با حضور روحانیون تشویق نوجوانان به ازدواج بیرون می‌زند.

● اما مهم‌تر از همه این‌که سن قانونی ازدواج در ایران یکی از پایین‌ترین سن‌های ازدواج در جهان (سیزده سالگی برای دختران) است و در موارد سن پایین‌تر هم قوانین کیفری در مورد مجازات پدر اجرا نمی‌شود. حاکمیت حاضر به بالاتر بردن سن قانونی ازدواج و تصویب قوانین بازدارنده در این مورد نیست و تلاش‌های نمایندگان زن مجلس در دوره قبلی به جایی نرسید. تغییر قوانین به فرهنگ‌سازی و تغییر عرف حواله می‌شود، سوال اینجاست دقیقا کجا و در حصول به چه دستآوردی دولت خواهد گفت فرهنگ‌سازی کافی است و حالا نوبت تغییر قانون است؟

● در موج چهارم پیمایش ارزش‌ها و نگرش‌های ایرانیان (۱۴۰۲) از حدود شانزده هزار پاسخگو پرسیده شد «به نظر شما مناسبترین سن ازدواج برای دختران چه سنی است؟»؛ نتایج بدین شکل بود که ۴۵.۵ درصد پاسخگویان معتقد بودند که سن ۲۱ تا ۲۵ سال سن مناسب ازدواج برای دختر محسوب می‌شود. ۳۹ درصد پاسخگویان نیز معتقد بودند که سن ۱۶ تا ۲۰ سال مناسب است. تنها ۳.۲ درصد سن ۹ تا ۱۵ سال را مناسب می‌دانستند (نمودار درصدهای پاسخگویان در تصویر پیوست آمده).

● البته افراد بی‌سواد، بالای پنجاه سال و روستانشین بیشتر با ازدواج دختران زیر پانزده‌سال موافقند. اما این موافقت در بین ویژگی‌های جمعیتی، زیر ده درصد باقی می‌ماند. در بین استان‌های کشور حتی در سیستان و بلوچستان موافقان کودک‌همسری به ۹ درصد نمی‌رسند (این میزان در خوزستان ۴.۲ درصد است).

● دقیقا قانون‌گذاران منتظر چه مقدار آگاهی و فرهنگ‌سازی هستند که سن‌ قانونی ازدواج دختران را به شانزده سال برسانند؟ چگونه می‌توان برای پدران بی‌سواد روستایی استدلال آورد که ازدواج دخترکان سیزده ساله نادرست است وقتی علمای حوزه علمیه، قضات و کارکنان دولت، ازدواج دختران بالای نه‌ سال را بی‌اشکال می‌دانند و به راحتی جواز آن را صادر می‌کنند؟ چگونه فرد زیر هجده سال امکان افتتاح حساب بانکی و معاملات مالی ندارد ولی می‌تواند به راحتی وام ازدواج بگیرد؟

● افزایش سن قانونی ازدواج و جرم‌انگاری تخلف از آن (ابطال ازدواج و مجازات شوهر) همچنان مهمترین و موثرترین اقدام است.

کانال علمی مطالعات زنان