حکومت بی مردم

گفتمان غالب امنیتی جمهوری اسلامی که سال هاست به صورت نمادین نه سربازان آمریکایی را، بلکه مردم محروم و ستمدیده را هدف قرار داده است تا کورۀ زندگی و صدای به حق توده ها را خاموش کند. وضعیت زندگی مردم و همچنین منافع ملی کشورمان با گذشت هرروز با تهدیدهایی خطرناک‌تر روبرو می‌شوند. از بلایای طبیعی مانند خشک‌سالی یا واگیری دهشتناک بیماری گونگون از جمله آنفولانزا گرفته تا ضربه‌های بسیار سنگین تحریم‌های آمریکا که همگی درمجموع عامل‌هایی مهم در تصمیم‌های حکومتی‌اند دربردارندهٔ قمار با زندگی و منافع ملی در راستای “تداوم نظام” بر محور ولایت فقیه بوده و خواهد بود….
رخدادهای اخیر، فارغ از اینکه رؤسای سه قوه کدام جناح سیاسی را نمایندگی می‌کنند، بار دیگر نشانگر این واقعیت‌اند که نه‌تنها مجموعۀ ارکان رژیم ولایت فقیه در حل بحران‌های چندوجهی موجود عاجز مانده‌اند، بلکه حکومت اسلامی خود به‌عامل اصلی بحران‌زایی و بدتر شدن وضعیت کشور تبدیل است. در این فرایند هم مانندگذشته کاملاً مشخص است علی خامنه‌ای در مقام “نمایندۀ خدا بر زمین”، در تمام تصمیم‌های اساسی نقش تعیین کننده و بسیار مخربی داشته است.
پازند: فاجعه “هواپیمای اوکراینی” نشانه ای بود از پوسیدگی گفتمان امنیتی که جمهوری اسلامی در طول چند دهه اخیر نمایندگی کرده بود.
درست زمانی که رسانه های حکومتی درباره انتقام ترور قاسم سلیمانی افسانه سرایی می‌کردند، شلیک دهها موشک به پایگاه عین الاسد در عراق، جان سربازان آمریکایی را به خطر نینداخت، اما شلیک موشک حکومت به هواپیمای اوکراینی جان دهها شهروند را ستاند.
اگر می‌خواهید “حکومت بی مردم” را تعریف کنید، رفتار حکومت از آنروز تا امروز را بررسی کنید. ابتدا کتمان کردند، بعد دروغ گفتند و در نهایت به خاطر افشای جنایت، مجبور به اعتراف شدند.
اما نه استعفایی در کار بود و نه محاکمه عادلانه ای. نه سرداری برکنار شد نه مسوولی توبیخ. معترضان به جنایت به جای مسوولان محاکمه و محبوس شدند. حکومتی که به «موشک»اش بنازد و به مردمش ستمگری، «حکومت بی مردم» است.
رفتار جمهوری اسلامی در پرونده هواپیمای اوکراینی، کلاس درسی است برای ترسیم نظام حکمرانی در «حکومت بی مردم» که با فرهنگ شهروند مداری ضدیت دارد. امروز که پنج سال از آن فاجعه گذشته و محور مقاومت سست بنیاد تضعیف شده، هنوز هم حکومت از این تجربه درس نگرفته و این مسأله محوری را طرح نکرده که امنیت ملی را با موشک تعریف می‌کنند یا توسعه فرهنگ شهروندمداری؟
“موشک” اگر چه در دنیای نامتعادل آکنده از جنگ طلبی نیاز است، اما هیچ گاه جای ” شهروند” را نخواهد گرفت‌.
“موشک به جای شهروند” گفتمان غالب امنیتی جمهوری اسلامی بود که پنج سال پیش به صورت نمادین نه سربازان آمریکایی را که شهروندان ایرانی را نشانه گرفت. آیا حکومت از این تجربه تلخ درس گرفت؟ خیر. به راه خویش ادامه داد: تحقیر خانواده های بازماندگان و ماست‌مالی کردن پرونده.
اگر حکومت های دیکتاتوری در ایران توان بررسی تجربه ها را داشتند، فروپاشی نمی‌شدند. دیکتاتوری در ایران محکوم به فروپاشی است.